Diary of a Wimpy Kid /6/ : CABIN FEVER

درباره ی کتاب:
این کتاب شرح حالِ پسری با نمک و کمی خنگ به اسم ” گریگوری ” ( گِرِگ ) است. اما این چیزهایی که نوشته خاطرات نیست و این کتاب هم، دفتر خاطرات نیست به دلیل این که دوست ندارد بعدا مچش را با این دفترچه بگیرند و فکرهای عجیبی درباره ی او بکنند. این پیشنهادی که شرح حال هم بنویسد پیشنهاد خودش نبوده و در اصل پیشنهاد مادرش بوده و نباید هم که انتظار داشته باشید تا از احساسات و این چیز ها بنویسد. فقط و فقط هم به خاطر این راضی شده که بعد ها که بزرگ و مشهور شد به تک تک سوالات طرفدارهایش پاسخ ندهد و همین کتاب را بهشان معرفی کند. گرگ به همراه پدر و مادر و برادرانش به اسم ” رودریکو ” و ” مانی ” زندگی می کند و صمیمی ترین دوستش هم ” رولی ” نام دارد. این بار در فاصله ی بین جشن شکر گذاری و کریسمس هستیم و گرگ باید یک ماه تمام خوش رفتاری کند تا در کریسمس هدیه های بیشتری از بابانوئل بگیرد و اسمش هم توی لیست بچه خوب ها برود. بخاطر همین هم گِرِگ از این یک ماه متنفر است. او حداکثر، آن هم اگر خیلی لطف کند یک هفته بیشتر نمی تواند خوب رفتار کند. چیز دیگری هم که او را عصبی می کند، خود بابا نوئل است. می گویند که بابا نوئل می تواند آدم ه‍ا را همیشه ببیند و این برای گرگ خیلی چندش آور است البته خب باورش هم نمی شود که بابانوئل اینقدر وقت داشته باشد که همیشه او را زیر نظر بگیرد. مشکل بعدی هم پیشاهنگ بابانوئل، یک عروسک قدیمی که مراقب بچه هاست و کارهایشان را به بابانوئل گزارش می دهد، است. گِرِگ باز هم این مسئله را قبول ندارد اما خب همیشه از او وحشت دارد. حالا در این فاصله باید به مدرسه بروند. آن جا هم یک ماجرای مسخره دیگراتفاق می افتد، وقتی که مدرسه با بیمه گذار بچه ها در زمین بازی به مشکل می خورند باید همه وسایل را جمع کنند فقط یه دستگاه خَرک می ماند که آن هم به لطف یکی از بچه ها جمع می شود تا این که بالاخره …