کتاب تهران در بعد از ظهر

« تهران در بعد از ظهر»
من هیچ توضیحی نمی خوام، آره من دارم اشتباه می کنم. حق با توئه من احمق ده ساله که دارم اشتباه می کنم اگه یه حرف راست توی زندگیت زده باشی همینه که الان گفتی. اشتباه اول من این بود که به تو اعتماد کردم، اشتباه دوم من این بود که عاشقت شدم. اشتباه سوم من این بود که فکر کردم با تو خوشبخت می شم. اشتباه بعدی من این بود که تو رو صد بار بخشیدم. اشتباه هزارم من این بود که هیچ وقت خودم رو از پنجره پرت نکردم پایین. هنوز هم دارم اشتباه می کنم که با تو حرف می زنم… من نمی گم هر غلطی خواستی نکن من می گم دست از سر من بردار و برو یه احمق دیگه پیدا کن. توی زن ها تا دلت بخواد احمق هست از اون هایی که تا یه مر بهشون گفت دوستت دارم باورشون می شه و عاشقش می شن. از اون هایی که تا شوهرشون غلطی کر می زنند زیر گریه. خوب من نیستم یعنی دیگه نمی خوام باشم. چرا گورت رو گم نمی کنی؟
«تهران در بعد از ظهر» را مصطفی مستور نوشته است. نویسنده در این کتاب در قالب شش داستان کوتاه روابطی را به تصویر می کشد که در پیچیده ترین و سخت ترین حالت شیب زندگی شکل می گیرد. تهران در بعد از ظهر کتابی کم حجم است اما با دیدی فراتر از یک داستان صرفا برای اوقات بیکاری در عمق روابط کاوش کرده است و به نوعی این داستان ها بر محور عشق و ارتباط آدم ها در بستر جامعه می گردند…
شایان ذکر است؛ این کتاب تنها 3 ماه پس از انتشار، با شمارگان 3000 عددی در تابستان 1389 به چاپ سوم رسید.