خداوندگار کوچک(گنجینه متون کهن)

غزل یک:
ای یوسف خوش نام ما، خوش می روی بر بام ما
ای در شکسته جام ما، ای بر دریده دام ما
ای نور ما، ای سور ما، ای دولت منصور ما
جوشی بنه در شور ما تا می شود انگور ما

187 نفر در حال مشاهده محصول هستند

ناموجود

ناموجود

قیمت محصول:​

۱,۵۰۰ تومان

ارسال رایگان برای سفارش های بالای 900 هزار تومان

چنان چه جمع صورت حساب شما بالای 900 هزار تومان شود هزینه پست برای شما به صورت رایگان محاسبه خواهد شد.

پرداخت درب منزل

بعد از دریافت سفارش

تضمین قیمت محصولات

کمترین قیمت در سطح اینترنت

امکان مرجوع کردن سفارش

در صورت عدم رضایت

تضمین کیفیت و اصالت

فروش مستقیم از شرکت

ارسال سریع سفارشات

با پست پیشتاز

جلال الدین محمد تا سیزده سالگی دنیای خشن و پر از تضاد جامعه ی قرن هفتم را تجربه می کرد و در ذهن و قلب خود بازتاب این مشاهدات را به مهربانی و ایمان و عشق تبدیل می کرد. در سمرقند بودند که پدرش، بهاء ولد زیر فشارهای روحی خرد کننده مخالفان فکری اش مثل سلطان محمد خوارزمشاه و امام فخر رازی، تصمیمی مهم گرفت. آهنگ هجرت کرد و سرزمین آباء و اجدادی اش خراسان عزیز را به قصد گریز از دست خودکامان ترک کرد و جلال الدین محمد که دیگر نوجوانی بود همراه خانواده عازم غرب شد. او دوران کودکی اش را در سرزمین های شرقی ایران آن روزگار باقی گذاشت تا در غرب یعنی آسیای صغیر-روم شرقی- راه تکامل روحانی و معنوی خود را آغار کند.
مولانا در قونیه ساکن شده بود کودک دیروز بلخ واعظ جوان قونیه، آشنا به دین و عرفان بود، احکام می دانست، عربی آموخته بود، شعر و ادب فارسی می دانست، گاه نیز به عربی شعر می سرود، با قرآن و حدیث دمساز بود و از آرا و افکار فرقه های مختلف دینی آگاهی داشت.
درباره نخستین دیدار شمس و مولانا داستان های بسیاری نقل شده است که گاه به واقعیت نزدیک و گاه فرسنگ ها از آن فاصله دارد؛ مثلا دکتر زرین کوب لحظه اولین دیدار شمس و مولانا را در خارج از بازار قونیه تصویر کرده است. شمس در این روایت افسانه وار به مجلس درس مولانا وارد شد دید کنار حوضی نشسته است؛ وقتی درباره کتاب های چند که پیرامون او بود از وی سوال کرد مولانا پاسخ داد اینها علم قال است تو را با آنها چکار؟ شمس دست فرا برد و آن کتاب ها را برداشت و یک یک به آب انداخت لحظه ای بعد در مقابل اعتراض و پرخاش مولانا، آنها را همچنان یک یک از آب برآورد کتاب ها تر نبود و از آب آسیبی به آنها نرسیده بود چون مولانا با حیرت از وی پرسید این چه سرّ است؟ پاسخ داد این ذوق و حال است تو را از آن چه خبر؟
و این آغاز دوستی و همراهی مولانا و شمس بود؛ بعد از این دیدار است که مولانا، دچار دگرگونی و تحول روحی می شود.

نویسنده

انتشارات

سال انتشار

سایز

جنس جلد

0 دیدگاه
0
0
0
0
0

نقد و بررسی‌ها

حذف فیلترها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “خداوندگار کوچک(گنجینه متون کهن)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما باید وارد سیستم شوید تا بتوانید عکس ها را به بررسی خود اضافه کنید.

Suggested products

محصولات پیشنهادی