تفریحگاه خانوادگی

معرفی کتاب تفریحگاه خانوادگی
«تفریحگاه خانوادگی» اثر نویسنده اهل ترکیه، یکتا کوپان استان مشکلات خانواده‌ای است که در جامعه‌ی امروز ترکیه زندگی می‌کنند.

یکتا کوپان روزنامه‌نگار و نویسنده است و تا کنون چند رمان و داستان کوتاه منتشر کرده است. مجموعه داستان «طرز تهیه تنهایی در آشپزخانه عشق» در سال ۲۰۰۲ جایزه ادبی سعید فائک را نصیب او کرد و «ناگهان دیدم که نیستی» او در ۲۰۱۰ برنده جایزه ادبی یونس نادی شد. آثار کوپان تاکنون به زبان‌های آلمانی، روسی، بلغاری، عربی، یونانی و فارسی منتشر شده است.

چیدم و مزین دو خواهرند اما مزین چیدم را دوست ندارد و او را مسئول مرگ مادرش می داند. او پدرش را هم نمی‌خواهد چون از زبان مادرش شنیده که مردی خائن بوده است. داستان از زبان مزین تعریف می‌شود. او زندگی‌اش را تعریف می‌کند؛ از عشقش به مادرش می‌گوید، خیانت‌های پدرش در زمان حاملگی مادر را تعریف می‌کند و نفرتش از خواهر کوچکش چیدم را به خواننده منتقل می‌کند. نفرت از چیدم به خاطر وجودش که هم در زمان حاملگی مادر دست و پای او را بسته بود و نمی‌گذاشت که پدرش را ترک کند و هم با گریه بی‌جایش باعث مرگ مادر شد:

«همه‌چیز ناگهان اتفاق افتاد، درست در همان لحظات.

یک پای مادر روی چارچوب پنجرهٔ طبقهٔ پنجم بود و پای دیگرش داخل اتاق. داشت با پارچه‌ای سفید شیشه‌ها را پاک می‌کرد.

هر لحظه‌اش جلو چشمم است. صدای گریهٔ چیدم بلند شد. لباس عروسکش پاره شده بود، همان که وقتی می‌خواباندش، چشمانش بسته می‌شد. جیغ زد. سراسیمه به اتاق دویدم. چشمم به مادرم افتاد.

از ترس این‌که مبادا سر دخترکوچولویش بلایی آمده باشد، تعادلش را از دست داد. دیدم که چطور دست‌هایش، که همیشه بوی مواد شوینده می‌داد، هوا را چنگ زدند، گویی به دنبال شاخه‌ای باشند، شاخه‌ای برای گرفتن.

آن روز سه‌شنبه، مادرم برای آخرین بار دست تکان داد و رفت.

به طرف پنجره دویدم. مادرم، دستمال سفید به دست، درازبه دراز وسط پیاده‌رو افتاده بود. غرق خون بود. خواستم جیغ بزنم، اما نتوانستم. همان‌جا ماندم، فروریخته در خود.»

مزین دختر زخم خورده از زندگی خاطراتش را مرور می‌کند تا این که به او خبر می دهند پدرش بخاطر بیماری در آستانه مرگ است. در این میان رابطه مزین با چیدم شکلی تازه به خودش می‌گیرد و گویی کینه‌های عمیق گذشته کم‌کم از بین می‌روند.

کوپان در این اثر زندگی حال حاضر مزین را با خاطراتش پیوند زده است و با نگاهی روان‌شناسانه مسایل خانواده او را به تصویر کشیده است. شخصیت مزین در این داستان آن‌قدر ملموس و نزدیک است که شاید هر زنی بتواند بخشی از خود را در آن ببیند.