کتاب هری پاتر و شاهزاده دورگه-جلد اول

نقد و بررسی کتاب هری پاتر و شاهزاده دورگه
فرقی نمی‌کند کودک، نوجوان یا بزرگ‌سال، همه باید کتاب‌های «هری پاتر» را مطالعه کنند و فیلم‌های آن را ببینند. کتاب‌های این مجموعه به قلم جادوگر واقعی «جی.کی رولینگ» سفر به دنیای سحرآمیز است که هر لحظه شما را تشویق می‌کند داستان را دنبال کنید و وارد فضای عجیب‌وغریب و مرموز مدرسه‌ی هاگوارتز شوید.
درباره جلد اول کتاب هری پاتر و شاهزاده دورگه
کتاب «هری پاتر و شاهزاده دورگه» Harry Potter and the Half-Blood Prince نوشته‌ی «جی.کی رولینگ» در ژوئیه سال 2005 منتشر شد. این کتاب ششمین اثر از مجموعه‌ داستان‌های افسانه‌ای «هری پاتر» Harry Potter است که به دلیل حجم بالای آن، نسخه‌ی فارسی آن در دو جلد به چاپ رسیده است. جلد اول آن که در اینجا به نقد و بررسی آن می‌پردازیم شامل فصل یک تا پانزده است که عبارت‌اند از:

آن وزیر دیگر
بن‌بست اسپینر
وصیت‌نامه و جن خانه
هوریس اسلاگهورن
خلط اضافی
مسیر بیراهه‌ی دراکو
انجمن اسلاگ
اسنیپ پیروز
شاهزاده‌ی دورگه
خانه‌ی گونت
همکاری هرمیون
نقره و عقیق سلیمانی
ریدل، معمای مرموز
فلیکس فلیسیس
پیمان ناگسستنی
در «هری پاتر و شاهزاده دورگه» هری پاتر سال ششم مدرسه‌ی هاگوارتز است که پی می‌برد «لرد ولدمورت» Lord Voldemort هفت جان‌پیچ یا جاودان‌ساز دارد که دو تا از آن‌ها از بین رفته‌اند. هری برای یافتن یکی از جان‌پیچ‌ها همراه با «آلبوس دامبلدور» Albus Dumbledore، مدیر مدرسه‌ی علوم و فنون جادوگری به بیرون از قلعه می‌روند.
در بخشی از جلد اول هری پاتر و شاهزاده دورگه می‌خوانیم
هری پاتر با صدای بلندی خروپف می‌کرد. بیش‌تر چهار ساعت گذشته را در کنار پنجره‌ی اتاق‌خوابش، بر روی صندلی نشسته و به منظره‌ی خیابان زل زده بود که دم‌به‌دم تاریک‌تر می‌شد و سرانجام، در حالی که یک‌طرف صورتش به ی پنجره تکیه داشت، با دهان باز و عینک یک وری، به خواب رفته بود. بخشی از شیشه‌ی پنجره که در اثر نفس‌های او بخار گرفته بود در مقابل نور نارنجی رنگ چراغ خیابان می‌درخشید و در پرتو این نور غیرطبیعی، هیچ رنگ دیگری در چهره‌اش سایه نمی‌انداخت، چنان که صورتش در زیر سیاهی متضاد موهای نامرتبش، رنگ پریده و ترسناک به نظر می‌رسید.

اتاق، پر از وسایل درهم ریخته‌ی گوناگون و خرده آشغال‌های پراکنده بود. پرهای جغد، دانه‌های سیب و کاغذهای مچاله‌ی شکلات در گوشه و کنار اتاق ريخته بود؛ چندین کتاب جادوگری لابه‌لای رداهای درهم گوریده‌ی روی تختش قرار داشت و دسته‌ی نامرتب روزنامه‌ها بر روی میزتحریرش در زیر هاله‌ای از نور یه چشم می‌خورد. عنوان یکی از روزنامه‌ها گویی با دادوفریاد، خودنمایی می‌کرد:

هری پاتر: پسر برگزیده؟

شایعه‌پراکنی‌ها پیرامون اغتشاش مرموز اخیر در وزارت سحر و جادو که طی آن، کسی که نباید نامش را برد، با دیگر مشاهده شد همچنان ادامه دارد.

فراموش گر آشفته‌ای که حاضر به ذکر نام خود نشد دیشب هنگام خروج از وزارتخانه اظهار داشت: «از من چیزی نپرسید، اجازه نداریم درباره‌ی این موضوع صحبت کنیم.»

با این همه، منابع موثقی از داخل وزارتخانه تأیید کرده‌اند که این اغتشاش در تالار پیش‌گویی معروف، متمرکز بوده است. اگرچه تاکنون سخنگویان وزارتخانه حتی از تأیید وجود چنین مکانی خودداری کرده‌اند تعداد فزاینده‌ای از افراد جامعه‌ی جادوگری بر این باورند که مرگ خوارانی که اکنون به جرم ورود غیرقانونی و اقدام به سرقت، دوران محکومیت خود را در آزکابان می‌گذرانند قصد سرقت یک پیش‌گویی را داشته‌اند. از چیستی این پیش‌گویی اطلاعی در دست نیست اما احتمال آن می‌رود که با هری پاتر در ارتباط باشد یعنی تنها کسی که تاکنون در برابر طلسم مرگبار دوام آورده و گفته می‌شود که در شب مذکور در وزارتخانه بوده است. عده‌ای چنان پیش رفته‌اند که به پاتر لقب «پسر برگزیده» را داده‌اند و بر این باورند که او تنها کسی است که می‌تواند ما را از شر کسی که نباید نامش را برد نجات بدهد.