از مسافر تا تب خال ۱۰۸,۰۰۰ تومان
بازگشت به محصولات
قانون خودسازی ۱۶,۰۰۰ تومان

زنان در روزگارشان- تاریخ فمینیسم در غرب

178 نفر در حال مشاهده محصول هستند

ناموجود

ناموجود

قیمت محصول:​

۵۷,۶۰۰ تومان

ارسال رایگان برای سفارش های بالای 900 هزار تومان

چنان چه جمع صورت حساب شما بالای 900 هزار تومان شود هزینه پست برای شما به صورت رایگان محاسبه خواهد شد.

پرداخت درب منزل

بعد از دریافت سفارش

تضمین قیمت محصولات

کمترین قیمت در سطح اینترنت

امکان مرجوع کردن سفارش

در صورت عدم رضایت

تضمین کیفیت و اصالت

فروش مستقیم از شرکت

ارسال سریع سفارشات

با پست پیشتاز

نقد و بررسی کتاب زنان در روزگارشان
«زمانی که در حال نوشتن این کتاب بودم، دخترم آخرین نسخه مجله میس را برایم خرید که بخش اصلی آن به مقاله‌ای با عنوان «50 راه فمینیست بودن» اختصاص داشت. مقاله حاوی تصاویر و توضیحاتی بود درباره پنجاه نفر و در جایی از آن نوشته‌شده بود: «زیبایی جنبش ما آن است که خیلی تغییر می‌کند… مدام در حال حرکت، تحول و رشد است… اگر می‌خواستیم تمام صفحات تمام شماره‌های مجله را برای 22 سال آینده اختصاص دهیم به توصیف راه‌های زیادی که برای به کار بستن فمینیسم وجود دارد بازهم جا کم می‌آوردیم و نمی‌توانستیم همه‌چیز را بگوییم.»

با خود گفتم چگونه می‌توانم چنین رویکردی را با تاریخ فمینیسم پیوند دهم.»

این‌ها کلماتی است که مارلین لگیت کتاب «زنان در روزگارشان» را با آن شروع کرده است. کتابی که تاریخ فمینیسم را روایت می‌کند. به گفته‌ی خودش او در این کتاب تلاش کرده است تمام راه‌هایی که زنان در ذهن و عمل برای رهایی از سلطه‌ی مردان انجام داده بودند را دسته‌بندی کند و ارزیابی مناسبی از آن‌ها ارائه دهد.
در بخشی از کتاب زنان در روزگارشان می‌خوانیم
فرانسوا پولن دو لابار (۱۷۲۳-۱۶۴۷) کشیش آزاداندیش فرانسوی که عاقبت به مذهب پروتستان گرایید. نمایانگر

تأثیر شگرف دکارتیسم بر مشاجره زنان است. درحالی‌که نویسندگان دیگر در موضع دفاع از زن با نقل‌قول از مراجع، رقیب یا گردآوردن نمونه‌های متعارف زنان مشهور نظرات خود را بیان می‌کردند، پولن انديشه فرودستی زنان را «صرفاً یک پیش‌داوری» نامید که «ما از ظاهر چیزها درمی‌یابیم، هنگامی‌که قادر به بررسی آن‌ها از نزدیک نیستیم». چنین اندیشه‌ای؛ که بر پایه عقل و خرد نبود، طبق معیارهای دکارت باید کنار گذاشته می‌شد. این نظرات حتماً سبب دلگرمی کریستین دو پیزان اولین زن مدافع زنان در مشاجره زنان می‌شد اما پولن از این هم پا فراتر نهاد و با بررسی ریشه‌ها حوادث تاریخی حکم دستورات لازم‌الاجرا را بيابند؛ و اين فکر را رد کرد که «زنان باید همچنان در موضع فرودستی که می‌بینیم باقی بمانند». تنها تفاوت میان دو جنس به تولیدمثل مربوط می‌شد. ذهن «بدون جنس» بود و «قلمروی خرد هیچ مرزی نمی‌شناخت». اين حرف بسیار معنی‌دار بود. پولن اعتقاد داشت که تمام قلمروهای دانش – فیزیک، پزشکی، پیکرشناسی، ریاضیات، حقوق و سیاست. جغرافی. تاریخ دینی و حتی الهیات و قانون کلیسای کاتولیک-می‌تواند به روی زنان باز باشد. او هیچ دلیلی نمی‌دید که زنان اگر بتوانند بر آثار شرایط اجتماعی غلبه کنند، نتوانند فرمانروا، قانون‌گذار، قاضی یا حتی سرباز شوند. پولن حتی کار انحصاری زنان، یعنی تولیدمثل را قدر می‌نهاد: «بنابراین؛ به نظر می‌رسد زنان باارزش‌ترین اعضای جامعه‌اند؛ زیرا خدمتی که آن‌ها به جامعه می‌کنند. بسیار بیش‌تر از دیگران است.»

اما از یک جنبه مهم، کار پولن دو لابار کاملاً متعارف بود: رساله او بیش از این‌که درباره زنان باشد درباره فلسفه بود. نیت اعلام‌شده او توضیح دادن شیوه دکارتی بود. پولن اذعان کرد که با آن هدف به دنبال «یک موضوع خاص و خیره‌کننده (که همگان از آن نفع برند)» و باوری «به قدمت جهان، به گستردگی زمین و به عمومیت نوع بشر» می‌گشته است. مبحث زنان کاملاً برای این منظور مناسب بود. آیا پولن دو لابار از تمام کسان دیگری که برای نشان دادن هنر جدل گری نوشتند. فمینیست صادق‌تری نبود؟ آیا فمینیسم او صرفاً در خدمت نشان دادن قدرت استنتاج منطقی اوست؟ کاملاً امکان دارد که او اين فرم را برای پنهان کردن بنیاد ستیزی رساله‌اش در مورد زنان انتخاب کرده باشد؛ اما از جهاتی نیز او بسیار محافظه‌کار بود. او هرچند مدعی برابری توانایی‌های زن و مرد بود، بخش بزرگی از کتاب خود را به توصیف «استعدادهای خاص زنان» اختصاص داد که به طرزی مأیوس‌کننده سنتی از کار درآمد. دختران» در کنار سایر ویژگی‌ها، ملایم‌تر سخت‌کوش‌تر صبورتر در کار، مطیع‌تر متواضع‌تر و خوددارترند. زنان به‌طور طبیعی تودارتر و متین‌تر پرهیزگارتر و لطیف‌تر از مردان‌اند. شفقت طبیعی که بی‌هیچ شگفتی در محبت بیش‌تر آن‌ها به کودکان انعکاس می‌یابد. آن‌ها را برای مراقبت از تهیدستان یا بیماران مناسب‌تر می‌سازد. هرچند پولن دو لابار با بحث‌های نوی خود به ژانری کهنه حیات بخشید؛ اما وفاداری او به فمینیسم جای تردید دارد…
چرا باید این کتاب را خواند؟
این کتاب را یک استاد تاریخ نوشته و تاریخ صادقانه باید گفت که معمولاً بیش از نظریات حرف‌هایی برای گفتن دارد. مارلین لگیت در کتابش تلاش کرده است مسیر جنبش فمینیسم و تبعات ناشی از آن و نتایجی که زنان به کمک آن گرفته‌اند را بررسی کند و تمام نقاط تاریک و روشن یک چنین مسئله‌ای را بازگو نماید. مارلین لگیت جنبش اولیه و ثانویه‌ی فمینیسم را در کتابش آورده و از افراط و تفریط‌‌ها حرف زده است. کتاب مارلین لگیت کتابی تأمل‌برانگیز است که خواننده‌ی آگاه و نکته‌بین می‌تواند از مطالب آن استفاده‌ی زیادی کند.

جنس جلد

انتشارات

سال انتشار

سایز

مترجم

نویسنده

0 دیدگاه
0
0
0
0
0

نقد و بررسی‌ها

حذف فیلترها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “زنان در روزگارشان- تاریخ فمینیسم در غرب”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما باید وارد سیستم شوید تا بتوانید عکس ها را به بررسی خود اضافه کنید.

Suggested products

محصولات پیشنهادی